"تضاد میان طبیعت فردی انسان و اخلاق، چیزی نیست مگر جنبه ای از یک تضادبسیار عمیق تر و بارورتر: تضادی که بین فرد و جامعه آغاز می شود. این مخالفت، مادر تغییر است یا همان گونه که گفته اند: مادر پیشرفت. ازین رو گناهکاران برای اخلاق خطرناک نیستند؛ کفاره های آنان اخلاق را تحکیم می کند. در مقابل، انسانهای دیگری هستند که اخلاق، نمی تواند آنان را ببخشد: یعنی همان هایی که گناه نمی کنند،ولی از اخلاق امتحان و انتقاد به عمل می آورند. در برابر آنان، جامعه ناتوان است و چاره ای به جز از میان برداشتن آنها ندارد. چون چرندیات آنها، تعادل جامعه را به مخاطره می اندازد. اخلاق، می تواند تمام جنایات و تمام تخطی ها را تحمل کند، ولی هرگز امتحان و انتقاد را تحمل نمی کند. نسبت به نفس پرهیزکار و نسبت به روح سازش ناپذیر است."
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت